My vampire partner part : 23

وقتی فهمید این بند قرار است به کجایش برود و او را به آن شکل تصور کرد ناله کرد و نزدیک بود در شلوارش به ار*گا*سم برسد
سپس کمد لباس های عجیب و غریبش را بررسی کرد
بیشتر آنها قرمز رنگ بودند و بیشترشان فاقد هیچ گونه پوشش مناسبی بودند
این خون آشام امکان نداشت با یکی از اینها اینجا را ترک کند
کیفی که شب قبل با خودش داشت روی زمین خالی کرد. متوجه شد چرمش خراب شده
داخل آن كيف خیس یک وسیله ی نقره ای با شماره هایی شبیه شماره های روی... اخم کرد
تلفن!
کیف را تکان داد و وقتی آب از آن خارج شد بندش را روی شانه اش گذاشت
یک کیف چرمی کوچک دیگر حاوی چند کارت درونش بود که شامل گواهینامه رانندگی لوئیزیانا
خوناشامانی در لوئیزیانا؟
چنین چیزی نشنیده بود
اسم اِما تروی روی کارت نوشته شده بود
لحظه ای مکث کرد و بیاد تمام سال هایی افتاد که فقط برای داشتن یک اسم دعا میکرد...اشاره ی کوچکی به اینکه بتواند جفتش را پیدا کند
اخم کرد
فکر کرد که در شب دیوانه وار قبل اسم خودش را به اِما گفته یا نه.
قد او پنج فوت و چهار اینچ بود وزنش صدو پنجاه (68) پوند بود...عمرا اگر به این وزن میرسید.... و چشمانش آبی بود
گفتن رنگ آبی برای آن چشم ها خیلی کلمه بی روحی بنظر میرسید
شکل کوچکی از او با لبخندی خجالتی و موهایی که گوشش هایش را پوشانده بود، روی آن بود
بطرز گیج کننده و شگفت انگیزی به او شباهت داشت.
شبیه داگرئو تایپ (وسیله ی عکس برداری قدیم که سیاه سفید بود، چون از صدو پنجاه سال قبل اسیر بوده دوربین عکاسی ندیده بود) ولی رنگ داشت
جیمین چیزهای لعنتی زیادی بود که باید یاد میگرفت
تولدش 1982 بود که جیمین میدونست جعلیه
از لحاظ فیزیولوژیکی بیشتر از بیست سال بنظر نمیرسید و تا ابد یخ زده به همین شکل میماند البته قویتر و نیرومند تر میشد و زنده میماند ولی از لحاظ زمانی ، پیرتر خواهد شد
بیشتر خون آشام ها قرن ها پیش به وجود آمده بودند
به چه دلیل کوفتی این زالوها باید در لوئیزیانا باشند؟
آنها بیشتر اروپا را اشغال کرده بودند؟
و اگر اینطور باشد برای قبلیه اش چه اتفاقی افتاده؟
فکر به قبیله اش باعث شد نگاه اجمالی به خون آشام بیاندازد که همچنان مانند یک جسد خوابیده بود
اگر به فرض او جفتش باشد ملکه ی او میشد و بر نژاد جیمین حکومت میکرد
امکان نداشت
قبیله در اولین فرصتی که به دست دست میاوردند او را پاره میکردند
ليكاها و خون آشام ها از اولین آشفتگی ها در لور از زمان تولد دشمن طبیعی یکدیگر بودند
دشمنان خونی
به همین دلیل بود که توجهش را دوباره به وسایلش برگرداند.....وسائل دشمنش را بررسی کرد
نه به این خاطر که در مورد این زن کنجکاو بود

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره